نام شهید: عباس
نام خانوادگی: اویسی
نام پدر: تقی
تاریخ تولد: ۰۱/۰۳/۱۳۴۸
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵
آدرس مزار: گلزار مطهر علی بن جعفر ع قطعه ۱۰ ردیف ۱۰ شماره ۵۱۴
شهيد عباس اويسي
عباس در ۱/۳/۴۸ در خانواده اي مذهبي، مؤمن و انقلابي چشم به جهان گشود. پدرش مرحوم حاج تقي اويسي ـ كه به استاد حاجي معروف بود ـ داراي سواد مكتبي، اهل مطالعه و تفكر، قاري قرآن و آگاه به مسائل شرعي بود. عباس در كانون خانواده به خوبي تربيت شد و بسيار خوش اخلاق و خوش برخورد بود. زماني كه قصد عزيمت به جبهه داشت، طبق قانون بسيج يك سال كوچك تر از سن اعزام بود. يك برادر مسئول در اين باره مي گويد:
به پايگاه مقاومت مراجعه كرد و گفت: «مي خواهم براي جبهه ثبت نام كنم.» گفتم: «سن شما كم است و نمي تواني اعزام بشوي.» گفت: «شما دفتر امام حسين(ع) را به روي ما نبند. من مي روم شناسنامه ام را درست مي كنم، ميآورم.» روز بعد با كپي شناسنامه متولد ۱۳۴۷ مراجعه كرد. گفتم: «شناسنامه ات را دست كاري كرده اي؟» گفت: «من گفتم و وظيفه ام را انجام دادم. شما هم امروز وظيفه ات ثبت نام ماست، انجام بده!» او را ثبت نام كردم و به جبهه اعزام شد.
عباس چند نوبت به جبهه اعزام شد تا اينكه در تاريخ ۱۰/۴/۶۵ در عمليات كربلاي يك در منطقه مهران، به درجه رفيع شهادت نايل آمد و با هم نامش علمدار كربلا محشور شد.
او در وصيت نامه اش دوستان و خانواده اش را اين گونه توصيه مي كند:
وصيتنامه شهيد عباس اويسي
بسم رب شهداء و صديقين
«ولا تحسبن الذين قتلو في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون»
«گمان نكنيد آنانكه در راه خدا كشته شدهاند مردهاند بلكه زندهاند و نزد پروردگارشان روزي ميخوردند»
با سلام و درود بر پيشگاه امام زمان»عج« و نائب برحقش امام خميني اين مرد بزرگ كه با قيام خود قواي كفار و استكبار شرق و غرب را در هم شكست و سلام و درود بر شهيدان به خون خفته اسلام كه با نثار خون خود درخت اسلام عزيز را بارور نمودند، سلام بر خانوادههاي شهداء و اسراء و مفقودين انقلاب و جنگ تحميلي.
من از همه عزيزان عذر ميخواهم كه چند نكتهاي به عنوان تذكر بيان ميكنم ولي آنچه روي كاغذ ميآيد تنها از ثمرات اسلام و انقلاب اسلامي است، همان طور كه همه خواهران و برادران ميدانند مدت پنج سال و اندي است كه ابرجنايتگران شرق و غرب، نوكر جيرهخوارشان صدام را تشويق كردند تا به سرزمين اسلاميان حمله كند، ولي به همت رزمندگان دلير اسلام و به ياري خداوند متعال و كمك امام زمان»عج« تمامي نقشههاي شوم آنها، نقش بر آب شد و رزمندگان ما با حملات پي در پي خود جنگ را به پيروزي نهائي نزديك كرده ولي اين را بايد بدانيد كه اين پيروزيهاي بزرگ به همين سادگي به دستمان نرسيده، بلكه خونهاي زيادي در اين راه مقدس ريخته شده است، پس ما بايد تداومبخش راه شهيدان عزيز باشيم. من به سهم خود توفيق نصيبم شد و به جبهه آمدم و تا آخرين قطره خونم در راه قرآن فداكاري ميكنم اميدوارم كه مورد رضاي خداوند متعال واقع گردد. عزيزان من، راه سعادت و خوشبختي در اين دنيا، تنها راه اسلام است و ما بايد راه و روش زندگيمان را با اسلام وقف دهيم و فرامين الهي را انجام دهيم، امر به معروف و نهي از منكر را فراموش نكنيم با هم اتحاد و همبستگي داشته باشيم تا منافقين و كفار ميانمان نفوذ نكنند و جلوي توطئه منافقين را بگيريم و هميشه در صحنه حاضر باشيم. اي عزيزان در امور مذهب و نمازهاي جمعه و جماعات شركت كنيد، با هواي نفس مبارزه كنيد، قرآن و زيارت عاشورا و نهجالبلاغه را حتماً بخوانيد و راه و روش زندگي را از خلال آنها بياموزيد.
از تمام آشنايان حلاليت ميطلبم و من نيز همه آنها را حلال كردم. اگر از كسي طلبكار هستم ميبخشم. مادر و اعضاي خانواده:
دوست دارم شمع باشم در دل شبها بسوزم روشنايي بخشم جمعي را، خود تنها بسوزم
سلام بر پدر و مادر گرامي، درود بر تو اي مادر قهرمان كه اينچنين مرا در دامان پاك خود پرورش دادي و اما پدرم نميدانم چگونه زحمات شما را با قلم بيان كنم. اميدوارم به بزرگواريي كه نسبت به فرزندت داري مرا ببخشي. اما خواهرانم بعد از من براي سيدالشهداء»ع« گريه كنيد، براي علياكبر و عزيزاني كه در ميان مردم يتيم باقي ماندهاند. بعد از شهادتم همچون زينب»س« خونم را پاس داريد و همچون زينب»س« به پيش رويد. اما برادرانم بعد از من اسلحهام و پرچم اسلام را به دست بگيريد و تا آخر جان امام و اسلام را ياري كنيد و استمراردهنده حركت انبياء»عليهم السلام« باشيد و نگذاريد پرچم اسلام بر زمين بيافتد و همچنين ميخواهم بعد از مرگم مرا كنار قبر ديگر برادران فردوئي كه در همين عمليات با هم شهيد ميشويم به خاك بسپاريد………….
«خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار»
رزمندگان اسلام پيروزشان بگردان صدام و صداميان نابودشان بگردان
تاريخ: ۱۷/۱۱/۶۴ عباس اويسي