بسمه تعالی

بعضی از مسئولین محترم بنیاد شهید شهرستان قم از این عاصی در خواست نمودند که از محسنات اخلاقی شهید زین العابدین قائمی بصورت کتبی اعلام نمایم لذا ساعاتی فکر کردم که چه بنویسم زیرا در باره جوانی که تمام خوبیها در او جمع بوده است و اگر نگویم بی نظیر حداقل کم نظیر بوده چه بنویسم در همان سالها که نوجوانی به مدرسه می رفت مدیر مدرسه از این جانب تقاضا کرد که خصوصیات اخلاقی او را بصورتی کتبی اعلام نمایم ولی خودم عاجز دیدم در عین حال بعضی از خوبیهای فراوان اخلاقی ایشان نوشتم و ارسال نمودم من جمله نوشتم که در داخل مدرسه با همکلاسهای خود چه نحوه رفتار می کند نمی دانم ولی در منزل با برادران و خواهران و پدر و مادر همسایگان دور بقدری خوبی دارد قلم از بیان آنها عاجز است که محسنات اخلاقی او را بیان کند در داخل منزل در شستشوی لباس پخت و پز غذا کمک کار مادرش بوده و در خرید مایحتاج آشپزی شیر و مواد غذایی کمک کار جدی بوده است در یک کلام : آشپز محصل رخت شو خریدار مواد غذایی و در کنار برادران و خواهران خود خندان خوشحال شوخ بوده است تا اینکه خلاصه و مختری از خوبی های یاد شده را تقدیم نمودم بروم مقدس او و برادر شهیدش قم یاد می کنم آنچه نوشتم مبالغه نبوده است بلکه واقعیات غرق یل ازلی را واقع شده است به هر حال در تاریخ ۱۳۶۵ قصد جبهه نمود بعضی از بستگان مانع شدند اما او مخفیانه مجوز عزیمت به جبهه را دریافت نمود به جبهه رفت سرانجام در منطقه مهران شربت شهادت نوشید .

زندگینامه شهید زین العابدین قائمی :

شهید زین العابدین در سال ۱۳۴۶ در روستای طول لات از توابع شهرستان رودسر در خانواده ای روحانی چشم به جهان گشود وی از همان دوران کودکی به نماز و حفظ سوره های کوچک قرآن علاقه زیادی نشان می داد به علت موقعیت پدرشان در شهر مقدس قم ساکن بودند و در دوران اوج گیری انقلاب اسلامی با وجود کم سن و سال بودنش در تظاهرات بر علیه رژیم ستم شاهی دوشادوش خانواده والخصوص برادر شهیدش محمد قائمی شرکت گسترده ای داشت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در مساجد حضور فعالی داشت خصوصاً در نماز های جماعت مکبر مسجد محلش بود و از همان ابتدای بلوغ فکری شخصی ولایتی و معتقد به مذهبش و ایمان فوق العاده بالا که زبانزد همه بود و در دوران دفاع مقدس برادرش محمد به شهادت رسیده بود و برادران بزرگش همگی در جبهه حضور داشتند وی نیز برای حضور در جبهه لحظه شماری می کرد ولی به علت سن کم اجازه حضور به او نمی دادند و نهایتاً موفق به حضور در جبهه دوشادوش برادران و دیگر همرزمانش شد و پس از مدتی بسیجی مشمول سپاه گشت تا مقدمات عضویت به سپاه پاسداران فراهم گردید که این خود نشانه پایبند بودن به نظام جمهوری اسلامی و اعتقاد دینش بود و مانند یک سرباز رشید بدون کوچکترین ترس و واهمه ای در مناطق جنگی و قم مشغول به خدمت شد و بالاخره در سال ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی مهران ندای حق را لبیک گفت و به آرزویش که درجه رفیع شهادت بود نائل شد روحش شاد و راهش مستدام باد .