در سال ۵۹ عازم جبهه غرب شد . در آنجا سرپرستی گروه را به عهده شهید می گذارند و سرانجام پس از مدتها مبارزه با کفر در جاده بانه – سردشت در ۱۷/۶/۵۹ به شهادت رسید.

در قسمتی از وصیت نامه شهید چنین آمده:

اینک که به یاری خداوند فرمان رهبر ، راهی مناطق جنگ زده شده و در این راه با آگاهی و بصیرت قدم برداشته و تا آخرین نفس تا مرز کشته شدن با توطئه گران و کفار ، جهاد مسلحانه نماییم تا پرچم اسلام و انسانیت در منطقه و سراسر جهان به اهتزاز درآید ، امیدواریم که با دادن خون خویش رسالت خود را در برابر مکتب و شهیدان به خون خفته راه اسلام انجام داده باشیم…

(از ملت ایران و وفاداران به انقلاب خواسته می شود که خود را به این دنیای مادی وابسته نکنند و به معنویت و جهان هستی (معاد) بنگرند تا رستگار و فلاح شوند… از همرزمان و دوستان و کسان دیگر خواسته می شود بر آنهایی که در راه خدا و حب الوطن کشته می شوند نگریند بلکه باید راه و خط آنها را تدوام بخشند….)

زمان شهادت ۱۷/۶/۵۹

محل شهادت: سردشت(ستون اعزامی بانه به سردشت)

وصیت نامه پاسدار شهید کاظم ثامنی

انا لله و انا الیه راجعون

اینک که به یاری خداوند فرمان رهبر ، راهی مناطق جنگ زده شده و در این راه با آگاهی و بصیرت قدم برداشته و تا آخرین نفس تا مرز کشته شدن با توطئه گران و کفار ، جهاد مسلحانه نمایم تا پرچم اسلام و انسانیت در منطقه و سراسر جهان به اهتزاز درآید ، امیدواریم که با دادن خون خویش رسالت خود را در برابر مکتب و شهیدان به خون خفته راه اسلام انجام داده باشیم از خدا بزرگ مسئلت داریم که این وظیفه سنگین که بر دوش ما هست بتوانیم به نحو احسن انجام و ما را به راه راست هدایت کند . در خاتمه از از ملت ایران و وفاداران به انقلاب خواسته می شود که خود را به این دنیای مادی وابسته نکنند و به معنویت و جهان هستی (معاد) بنگرند تا رستگار و فلاح شوند و در پایان از همرزمان و دوستان و کسان دیگر خواسته می شود بر آنهایی که در راه خدا و حب الوطن کشته می شوند نگریند بلکه باید راه و خط آنها را تدوام بخشند .

برقرار باد انقلاب اسلامی ایران در سراسر گیتی به رهبری امام خمینی، به امید حاکمیت مستضعفین بر مستکبرین

محمد کاظم ثامنی

زمستان ۵۸

تاریخ تولد ۱۳۳۴                          تاریخ شهادت ۱۷/۶/۵۹

«بسم الله الرحمن الرحیم»

شهید محمد کاظم ثامنی، این مظهر ایثار و فداکاری با خون خویش درخت تناور و همیشه زنده اسلام را آبیاری نمود. او در این راه تمام سدها را از جلوی راه خود برداشت و در مقابل آنها با تلاشی پیگیر و خالصانه ایستاد … او موقعیت زمان خویش را تا اعماق قلب و با تمام وجودش درک نموده بود که این انقلاب، انقلابی خدایی و زمینه ساز حکومت مهدی(عج) است و نباید که لحظه ای ایستاد باید که جهاد نمود، جهاد در سطح وسیع و با تمام قوا ( وَ اَعِدُّو الَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّه) باید که در راه الله جد و جهد نمود تا زمین از آن مستضعفین و خلیفه الله گردد…

پاسدار شهید ثامنی ۲۵ سال پیش در خانواده ای فقیر متولد شد. نام او را کاظم گذاشتند. نامی که با زندگی و خصوصیات اخلاقی و چهره آرام ولی پر دردش مترادف بود. از همان اوان کودکی روحی مقاوم داشت و از ۱۰ سالگی روزه می گرفت. دوران دبستان را با موفقیت پشت سرگذاشت.

بیش از ۱۴ سال نداشت که در گرمای طاقت فرسای تابستان ها مشغول کارگری می شد. او مجبور بود به همراه برادرش برای امرار معاش خود و خانواده کار کند زیرا که پدرش کاسبی جز بود.

دوران اولیه دبیرستان را پشت سرگذاشت. در سال ۵۴ عازم سربازی شد و با درجه گروهبان سومی در تهران خدمت سربازی را پشت سرگذاشت اما تا می توانست در هر فرصت در جلسات مذهبی و سخنرانی های مختلف شرکت می کرد و با اینکه نظامی بود اعلامیه ها و نوارهای افشاگرانه علیه رژیم را برای دوستانش به اراک می فرستاد. بعد از خدمت دیگر دنبال کار شخصی نرفت.

در سال ۵۶ که مبارزات ملت ایران شکل می گرفت او به فعالیتهای خود افزود و در تظاهراتی که علیه رژیم صورت می گرفت بدون هیچ ترسی شرکت می نمود و جوانان را به مقاومت در تظاهرات فرا می خواند.