بسمه تعالی
شهید سید عبدالرحیم احمدی
فرزند: رضا
متولد:۱۳۳۲_ روستای رهق
تحصیلات : ششم ابتدائی
شغل: کشاورز و قالی باف
شهادت: ۱۹/۰۲/۱۳۶۱
عملیات: الی بیت المقدس
آدرس مزار: _

زندگینامه شهید سید عبدالرحیم احمدی
شهید سید عبدالرحیم احمدی فرزند رضا در سال ۱۳۳۲ در روستای رهق دیده به جهان گشود. در سن شش سالگی وارد دبستان شده تا پایان دوره ابتدائی را در آن جا به تحصیل پرداخته و مدرک ششم ابتدائی را دریافت نمود.
پس از آن به علت نبودن امکانات مادی برای ادامه تحصیل دست کشیده و در همان جا مشغول کشاورزی به همراه پدرش و یا قالی بافی در منزل می گردد و این برنامه تا سن ۲۰ سالگی ادامه می یابد. دوران زندگی شهید سراسر از خلوص و پاکی و صداقت بود و دوستان و نزدیکان و اهالی روستا به همین دلیل وی را سخت دوست می داشتند. متانت و وقار و برخورد خاص خودش آنچنان در اطرافیان اثر گذارده بود که با وجود داشتن ۴ برادر دیگر که کوچکتر و بزرگتر از خودش بودند، ابراز علاقه بیشتری به وی می شد.
خلاصه در سن ۲۰ سالگی ازدواج نمود و حاصل این ازدواج بعد از سه سال دو دختر می شود.
برادر شهید بعد از سه سال ازدواج در سن ۲۳ سالگی راهی قم، شهر خون و قیام می شود و در آنجا اسکان می گزیند و در آنجا نیز به کارهای متفاوتی از قبیل چله دوانی و مغازه داری و خامه و ابریشم فروشی و رانندگی تاکسی و … مشغول می شود در همین اوان، خداوند فرزند دختر دیگری نیز به ایشان هدیه می دارد. در همین اوان که مصادف با شروع انقلاب خونبار اسلامیمان به رهبری روحانیت متعد و آگاه و در رأس همه آنها عزیز عزیزان و قهرمان قهرمان، حضرت امام خمینی ارواحنا له الفداء، بود حال و هوای دیگری در برادر شهیدمان ایجاد شد.
از همان اوایل انقلاب اسلامی مجدّانه وارد میدان کارزار با طاغوت زمان شده و در هر راهپیمائی و تظاهرات فعالانه شرکت کرده و دیگران را نیز به شرکت ترغیب می نمود.
در شبها که در پشت بام منزل، بانگ ملکوتی الله اکبر در اعتراض به فرعون زمانه، شاه معدوم به هوا برمی خواست، وی به درب منازل همسایه ها رفته و درب می زند و آنها را دعوت به رفتن به پشت بام و برآوردن فریاد الله اکبر می نماید و فریادهای تکبیر خودش نیز رساتر و بلندتر از همه فریادها بود تا آنجا که اگر شبی ایشان در آنجا نبود و یا یک لحظه از فریاد باز می ایستاد، گوئی که محله را مرگ فراگرفته است…..
به هر حال انقلاب اسلامی به پیروزی می رسد و آغاز دوران سازندگی انقلاب اسلامی فرا می رسد و اینجا نیز باید به ایفای نقش پرداخت.
برادر شهید احمدی، مانند گذشته در هر جا که می توانست و در هر سنگری که میسور بود به خدمت به آرمان های مقدس انقلاب اسلامی و دست آوردهای آن می پرداخت تا جنگ تحمیلی مزدور آغاز گردید. این بار روح خدایی و قدسی شهید ما آنچنان عشق به پرواز در صحنه ملکوت گرفت و چنان اظهار تنگی در قفس وجود نمود که در راه رسیدن به معشوق از هیچ مانع و رادعی هراس به خود راه نمی داد حتی مرگ.
آری کوچکتر از آن است تا گریبان گیر و سد راه این ملکوتیان زمین گردد. آنها مرگ را مغلوب خود می سازند و خود غالب می شوند.
آری بعد از گذشته چند ماه از جنگ تحمیلی و دیدن آن همه شهادت و ایثار و فداکاری و جانبازی، شهید عزیز ما را نیز به آن سو علیرغم مشکلات زندگی و داشتن همسر و سه فرزند در غربت به سوی دیار عاشقان و گشودن راه بسته کربلای حسینی کشید. و در اوائل نوروز ۱۳۶۱ جهت دیدن دوره آموزش نظامی از طریق بسیج قم به پادگان لشکر ۲۱ حمزه تهران اعزام پس از گذراندن آن دوره برای نبرد با دشمنان حق و فضیلت دست شسته از جان و دل در گرو عشق معبود نهاده در تاریخ ۱۲/۲/۶۱ عازم کربلای جنوب ایران می گردد. و پس از رشادتها و فداکاری های زیاد و افتخار آفرینی های فراوان سرانجام در تاریخ ۱۹/۲/۶۱ در عملیات الی بیت المقدس با رمز یا علی ابن ابی طالب (ع) به ملکوت اعلی پیوسته و مرغ روحش در عالم ملکوت به طیران در می آید . و در گلزار شهدای قم (مزار شیخان) مدفون می شود.
آری او می رود و هزاران دل نیز به یاد او و خوبی های او می سوزد و چشم ها سیلاب خون جاری می کنند و سینه ها از درد می لرزند. اما او به مقصود رسید و اجر جهاد فی سبیل الله را که رسیدن به لقاء الله است دریافت نمود و با عرشیان به مجالست پرداخت و ما مانده ایم و او چشم به اعمالمان دوخته تا کدامین کار را انجام داده و به کدامین راه بروم. به امید توفیق ادامه راه خونین اش و برگرفتن سلاح آتشین او . دررود بر او و بر همه صالحان و پاکان و صدیقین
والسلام
اسلام با خون رشد کرده است «امام خمینی»

وصیت نامه ها انسان را می لرزاند و بیدار میکند «امام خمینی»
وصیت نامه شهید سید عبدالرحیم احمدی
به نام خدا و با درود به امام عصر (عج) و با درود به نایب بر حق او امام خمینی و با درود به امت رزمنده و مبارز ایران که با خون خویش شجره طیبه اسلام را آبیاری می کنند و در دلمان خویش فرزندانی را پرورش می دهند که با ایثار جان و مال خویش از انقلاب خویش پایداری می کنند.
بر آن شدم تا چند جمله به عنوان پیام به امت مبارز و به فرزندان خود تذکر دهم.
به ریسمان خداوند چنگ بزنید و متفرق نشوید. «قرآن کریم»
آری تنها خداوند است که می توان از او یاری خواست و اوست که مستضعفان را وارثان زمین می خواند و تنها از او یاری بخواهید و امام خمینی این اسطوره تقوی و این حسین زمان را یاری کنید که یاری او یاری اسلام و قرآن است و تنها دین در نزد خدا همانا اسلام است.
و همان طور که امام خمینی فرمودند، اگر این جنگ ۲۰ سال هم طول بکشد باز هم ایستاده ایم.
آری ایستاده ایم تا اسلام پیروز شود و جشن پیروزی اش را بگیریم.
تا دنیا هرچه فریاد دارید سر آمریکا بکشید و امام این سخن را چه زیبا فرموده و تا دست پلید شیطان بزرگ را از این آب و خاک کوتاه نکنیم از پای نمی نشینیم.
و امروز که عازم جبهه نبرد هستم چند جمله به پدر و مادرم و زن و فرزندانم وصیت می کنم: پدر و مادر عزیزم، امیدوارم که برای از دست دادن من هیچ غصه و افسوسی به دل راه ندهید و جامه سیاه بر تن نکنید چون فرزندتان این راه را خود انتخاب کرده و حتی خشنود باشید که افتخار چنین کرمی از جانب خداوند را داشته اید و به همسرم وصیت می کنم که از فرزندانم به خوبی حفاظت کند. و آنها و خودش را چون زینب سلام الله علیها در ناملایمات صبور و سپاسگذار پرورش دهد و هیچگونه ملالی به خویش راه مدهد و چون زینب (ع) مقاوم باشید و پیام شهیدان خود را به گوش جهانیان برسانید.
برادران عزیز از شما هم امید دارم تا یاری امام را فراموش نکنید و این حسین زمانمان رادر اهداف عالیه اش یاری کنید و به یاری اسلام بشتابید.
والسلام علی عباد الله الصالحین سید رحیم احمدی ۱۰/۱/۱۳۶۱
این خون سید الشهدا است که خون های همه ملتهای اسلامی را به جوش می آورد. امام خمینی