نام :حسين
نام خانوادگى :قاسمى
نام پدر :ابوالقاسم
تاريخ‌تولد :۰۹/۰۵/۱۳۴۲
ش.ش :۲۲۶۹
محل‌صدورشناسنامه :قم
تاريخ شهادت :۱۲/۱۱/۶۵
نوع حادثه :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان :بنيادشهيداستان‌قم
شهر :اداره‌بنيادشهيدقم

وصيت‌ نامه

««بسم الله الرحمن الرحيم »»

با درود و سلام بر امام زمان (عج) نايب بر حقش امام خمينى آن پير جماران قلب امت و شهداى گلگون كفن انقلاب اسلامى مشت محكمى بر دهان ابرقدرتها مى زنند.
از اين كه اين وصيت نامه را مى نويسم به دليل اين است كه مى خواهم كوردلان بفهمند كه در جبهه اسلام و عشق به اسلام چه چيزهاى در خود دارد امت حزب الله هر چند تا به حال ستون محكمى بر انقلاب بوديد ولى باز سعى كنيد در دعاگوى امام امت و كمك بر رزمندگان اسلام كوشا باشيد .
پدرو مادرم : از اين كه ۲۰ سال تلاش و كوشش كرديد زحمت كشيديد تا فرزندى براى جامعه به بار بياوريد از اينكه مادرم شبها نخوابيدى تا اينكه فرزندت ناراحت نباشد
پدرم و مادرم در دورى من سختى ها كشيديد و در نبودن من رنجها به خود تحميل كرديد همه اينها به خاطر اسلام بود ولى من نتوانستم آن دين را كه مستحق شما بود اداء كنم .
پس پدرم و مادرم اينك كه قلبم به تلاطم افتاد از شما مى خواهم كه اگر ناراحتى از من داشتيد كه من شما را زياد رنج دادم مرا ببخشيد .
پدرو مادرم اگر توفيق شهادت داشتم و شدم كه از خدا خواسته ام كه بشوم و اگر آن اختيار را داشتم كه شفاعت كنم شفاعتتان خواهم كرد
خواهرم و برادرانم سعى كنيد قاسم وار و زينب گونه زندگى بكنيد فرزندان را فقط از براى اسلام تربيت دهيد سلاح شهداء را در دست بگيريد نه چيز ديگر به آنها بگوييد بچه هايشان كه امام خمينى كيست و شهيد چيست اگر گفتند كه حسين كجا رفته بگويد به كربلا رفته به ديدار ابا عبد الله .
اما همسرم همسر عزيزم مى دانم كه در مدت اين چند سال ازدواج ازدورى من رنجها و زحمت ها كشيدى اين را خود مى دانستم لكن چاره‌اى نبود و از اين كه مى‌ديدم در دورى من به خاطر اسلام چيزى نمى گفتى شرمنده هستم .
همسرم ازتو مى خواهم كه سعى كنى بعد از من مانند يك زن شهيد زندگى كنى اگرمن شهيد شدم سعى كنى اين را يك سعادت بدانى چرا كه در روز معاد شفاعت دهنده اى دارى چرا كه به پيش بزرگان رفته ام .
همسرم در تربيت فرزندم كوشا باش چرا كه تربيت بايد اسلامى باشد سعى كن به او رهبر را بشناسانى وعشق به امام را بفهمانى اگر چه كوچك است ولى قلبى پر و بزرگ داريد .
به او بگو كه كه پدرت فقط براى اسلام به جبهه رفت اگر اسلامى در كار نبود نمى رفت اين را مى‌گويم كه به فرزندم بفهمانى فقط در راه خدا كار كند اگر چه حقوق كمى هم داشته باشد .
پس از شهادت من پيشانى بند مرا به پيشانى او بنديد كه در روى آن نوشته شده ((لبيك يا امام )) كه با ديدن آن چشم بد دلان كور شود و كورها بينا شود .
كه حسين فقط لبيك گفت لبيك خدا خواهانه لبيكى كه فقط ابا عبد الله زمان را يارى مى داد و آن امام امت بود و در انتها همسرم سعى كن به سخنان امام گوش فرا دهيد و من كه هر چه او مى‌گويد حرف پيغمبر اكرم (ص) مى باشد سعى كنيد حتى المقدور او را دعا كنيد .
««والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»
««حسين قاسمى »»