بسمه تعالی

شهید محمد ایمانی فردویی

فرزند: رضا

متولد: ۱۰/۰۱/۱۳۴۵

تحصیلات:

شغل:

شهادت: ۲۶/۱۱/۱۳۶۴- فاو

آدرس مزار: گلزار مطهر علی بن جعفر ع قطعه۸ ردیف ۹ شماره ۲۴۴

زندگي نامه شهيد حجة الاسلام محمد ايماني فردوئي

پاك طينتي از تبار روستائيان ، با ايمان در دهكده (فردو) از توابع شهر مقدس (قم) كه خاندان پاك و مذهبي اش از بدو كودكي ، ريشه عشق به قرآن و اهل بيت را در دلش دوانيدند و عمق جانش را از تجلي نور ولايت آكنده كردند .

در سال ۱۳۴۵ در اين روستا خداوند پسري به آقاي رضا ايماني فردوئي داد كه نامش را محمد نهاد اين فرزند در خانواده اي كشاورز ، اما داراي روحيات معنوي خاص بزرگ شد همچون خيلي از بزرگان دين ما كه پدرانشان كشاورز بودند همچو ن آيت الله بروجردي (قدس سره) و آيت الله حائري (ره) و …

دوران ابتدا يي  و راهنمايي را به پايان رساند و وارد دبيرستان شد  با پيروزي انقلا ب عزيزمان با اين حادثه عظيم انقلاب فرهنگي بزرگي نيز در كشور به وجود آمد و اثر همين فرهنگ ناب اسلامي بود كه جواناني مثل شهيد محمد ايماني بجاي ورود به دانشگاه وارد حوزه علميه شدند ، و اين راه را براي سعادت دنيا و دين خود انتخاب نمودند و اين شهيد نيز در مدرسه علميه رضويه قم مشغول به تحصيل شد و دوران مقدمات را شروع نمود و  پايه اول ، دوم ، سوم را به پايان رساند .

و اين عزيز دوران بلوغ سني خود را از حوزه شروع نمود به نقل از رفقاي شهيد بسيار مقيد به درس و بحث و مسائل شرعي و نيز تقيد زيادي به زي طلبگي داشتند .

و اين شهيد در سن نوزده سالگي وارد جبهه شد و در محل فاو به شهادت و زندگي ابدي نائل گرديد.

مزار اين شهيد و امثال آن كه در زادگاهش روستاي فردو مي باشد معنويت خاصي به آنجا داده وعطر گلهاي پرپر انقلاب از آن مكان مي آيد

شعر نو در وصف شهيد

بايد امشب بروم ،

بايد امشب ، چمداني را كه به اندازه ي پيراهن تنهايي من جا دارد ،

بردارم ،

و به سمتي بروم كه درختان حماسي پيداست ،

رو به آن وسعت بي واژه ،كه همواره مرا مي خواند ،

                                                                       (سهراب سپهري)

روحاني شهيد محمد ايماني

محمد ايماني در سال ۱۳۴۳ در خانواده اي مؤمن، مذهبي، متدين و انقلابي چشم به جهان گشود و در دامان پرمهر مادرش مرحوم كبري محمدي پرورش يافت و پدر كه از اهالي متدين روستاست، با لقمه اي حلال او را به نوجواني رساند. محمد دوران كودكي و تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در روستاي فردو پشت سر گذاشت و در تظاهرات عليه رژيم شاه شركت فعال داشت و پس از پيروزي انقلاب اسلامي و پايان دوره راهنمايي، وارد حوزه علميه شد تا بتواند در مجالس روحاني به اسلام خدمت بيشتري بنمايد. با آغاز جنگ تحميلي عليه نظام اسلامي، محمد نيز به جمع رزمندگان پيوست. او سال ها در جبهه حضور فعال داشت و در چند عمليات شركت نمود و از ناحيه دست مجروح شد. وي شبي در عالم رؤيا مي بيند كه سيدي او را به جبهه فرا مي خواند و مي گويد كه بايد در لشكر امام حسين(ع) ثبت نام نمايد. لذا به اصفهان مي رود و در لشكر امام حسين(ع) ثبت نام مي كند و به جبهه اعزام مي شود و در عمليات والفجر ۸، در تاريخ ۲۶/۱۱/۶۴، در منطقه فاو عراق به آرزوي ديرينه اش كه شهادت در راه خدا بود، مي رسد. از دوران نوجواني تا زمان شهادتش، پرهيزكاري و تقواي او زبان زد دوستانش بود.

وصیت نامه محمد ایمانی

ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد

خدایا از عمر ما بکاه و به عمر امام عزیزمان بیفزا

خداحافظ پدر  عزیز و مادر مهربانم اینک که به وجود خود پی برده ام راه امام را سرمشق خویش قرار داده ام و درسم را از حسین (ع) آن اسوه آن مظهر شهامت ـ مردانگی ـ امامت ـرشادت و شهادت گرفته ام. و من با خون کم ارزش خود (هیهات من الذله) حسین را امضا و درخت اسلام را آبیاری می کنم.

دوستان و آَشنایان و هم کلاسی های عزیز اگر روحانیت شکست بخورد و از صحنه خدایی نکرده خارج شود اسلام نیز خارج می شود.

روحانیت اصیل همیشه و در تمام سنگرهای انقلاب اسلامیمان حاضر بوده است و شهیدانی چون بهشتی شهید مظلوم و مدنی شهید محراب و مطهری امید اسلام و مصطفی فرزند امام و … داده است و همیشه چون شمع می سوخته تا به ما راه را نشان دهد. و من شما را به خدا و قرآن سوگندی می دهم که همواره پشتیبان اسلام و همگام با روحانیت اصیل باشید و مگذارید که منافقین به درون شما رخنه نمایند و ضربه های پیاپی به اسلام بزنند .

و بدانید که ابرغارتگر غرب (آمریکا)و ابر متجاوز گر شرق (شوروی) هرگز نمی توانند کاری بکنند مگر شیوه تفرقه بیانداز و حکومت کن را به کار برند و بتوانند قرآن را از شما بگیند و السلام

با امید به اهتزاز درآمدن پرچم لااله الا الله در سرتاسر دنیا و جهان

۱۳۶۴/۸/۲۰